وضع مالی مناسبی داشتند. این را از خودرو و سرو لباس عروس و داماد که از چند روز پیش برای تکمیل پرونده می آمدند ، دریافت.

سر عقد برای بار سوم که پرسیدم ، عروس مکثی کرد و بعد "بله" گفت و همه دست زدند. دست زدن که تمام شد ، شنیدم خانمی گفت : عروس خانم زیرلفظی نگرفت بله اش قبول نیست، گروه تدارکات ضعیف بودن. صدای مخصوصی داشت قدری بم. همه خندیدند و دست زدند. در این هنگام داماد دست به جیب برد و احتمالا اسکناس یا ایران چکهایی را درون کاغذ کادو گذاشته بود ، به عروس داد. عروس گرفت و گفت : خوب اینم زیر لفظی و شروع کرد به نشان دادن کادو به طرز خاصی که موجب خنده و دست زدن شد . بعد کادو را به طرف پدرش دراز کردو گفت. بیا پدر جون بذار به حسابم. .... تازه صدایش را که شنیدم متوجه شدم که این خود عروس بود که جمله عروس زیر لفطی نگرفته... را بیان کرده.

تجربه یک عاقد : می شود با اندکی راحتی و دوری از رسمیت جلسه های اینچنینی بر شادی مجلس افزود