تيك
پسر نیکروی و دختر خوب پوش بلند اندام نیکو منظری بودند درکنار هم و همه چیز برای انجام یک مراسم ساده اما خوب عقد فراهم بود.
در هنگام خطبه عقد متوجه شدم که عروس به صورت متوالی هرچند ثانیه یک بار در آن سکوت آزار دهنده و در تیررس نگاه جمعی بعضا خیرخواه و گاهی خیرنخواه آب بینی خود را کوتاه و صدادار بالا می کشد.
ابتدا تصور کردم گریه باعث این کار شده اما او ظاهرا گریه نمی کرد. تکرار این حرکت مرا به این فکر برد که کاش کسی او را متوجه می کرد که این حرکت را که احتمالا از سر تنش و اضطراب جو حاکم بود ، تكرار نكند تا بعدا ملعبه نشود. اما نه كسي به او گفت و نه او حركت را متوقف كرد.
تجربه يك عاقد: گاهي اضطراب باعث تيك هايي مي شود ...
× استفاده از داستانهای یک عاقد در فضاهای مجازی و نشریات چاپی فقط با ذکر منبع و نشانی وبلاگ مجاز است.